آموزش و آگاهی بخشی یکی از عناصر اصلی ارتقای سلامت است. آموزش سلامت شامل هر فعالیتی است که با هدف افزایش دانش سلامت افراد صورت می گیرد و ارتقای سلامت و پیشگیری از بیماری ها را موجب می شود. ممکن است که تمرکز آموزش، بر روی ارتقای دانش، تغییرنگرش یا رفتار افراد بوده و یا متوجه افزایش آگاهی درباره نیاز به وجود یک سیاستگذاری همگانی و ارایه اقدامات حمایتی باشد. برنامه های آموزش سلامت باید منطبق بر باورهای جمعی هر جامعه، تنوع هنجارهای فرهنگی و عقاید، تحصیلات، شرایط اقتصادی و میزان اعتماد عمومی باشد.
شبکه های اجتماعی و رسانه ها، بخش مهم و ضروری جوامع امروزی را تشکیل می دهند که در سال های اخیر رشد فزاینده ای هم داشته اند. از طریق شبکه های اجتماعی، افراد نه تنها می توانند ایده ها و اطلاعاتشان را به اشتراک گذارند، بلکه امکان ایجاد یک محیط برای بحث های جدی در زمینه مراقبت های سلامت را نیز خواهند داشت. رسانه ها، به نوعی رابطه تعاملی بین کاربران و سرویس های ارایه دهنده خدمات بهداشتی برقرار می کنند. این شبکه ها، با در دسترس قرار دادن اطلاعاتی که توسط کادر درمان ارایه می شود، باعث افزایش حس استقلال در بیمار، ارایه اطلاعات درست، تقویت عزت نفس، حمایت عاطفی، تسهیل خود کنترلی و امکان تصمیم گیری برای بیماران را فراهم می آورند. موارد گفته شده، به خصوص در مورد بیماران مبتلا به سرطان، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
روند رو به افزایش موارد ابتلا به انواع سرطان ها در کشورهای جهان، شاید تا حد زیادی نشان دهنده سبک نادرست زندگی در میان اقشار مختلف جامعه و عدم اصلاح آن به دلیل ناآگاهی و یا عدم توجه به توصیه های مطرح شده در این زمینه باشد. از این رو، آگاهی دادن برای آشنایی مردم جهت پیشگیری از ابتلا به سرطان، اقدام به موقع برای تشخیص و دریافت درمان مناسب در زمان مقتضی، می تواند یکی از مسئولیت های مهم رسانه ها و خبرنگاران حوزه سلامت باشد. به عبارت ساده، رسانه ها نقش حیاتی در شکل گیری نگرش عمومی نسبت به سرطان دارند.
در سال های اخیر ورود اطلاعات سرطان در رسانه های جمعی شامل روزنامه، مجلات، تلویزیون، شبکه های اجتماعی و اینترنت برای دسترسی بهتر به اطلاعات بهداشتی استفاده می شود. این پوشش رسانه ای باعث ارتقای سواد سلامت در بین افراد شده است. البته توسعه خبرها و اطلاعات نادرست در شبکه های اجتماعی و توسط افراد بدون صلاحیت حرفه ای نیز خود مشکل دیگری است که باید در زمان مناسب به آن پرداخته شود.
فعالیت های بهبود سلامت در زمینه سرطان، به طور فزاینده ای با حداکثر استفاده از تکنولوژی دیجیتالی که می تواند پیام های مورد نیاز مخاطبان را در اختیار آنها قرار دهد و مردم را درگیر تبادل دوسویه و پویای اطلاعات سلامت نماید، صورت می گیرد. پیشگیری متمرکز بر جامعه، دایره توجه را از “فرد” به تغییر در سطح ” گروه” متمایل نموده و بر توانمندسازی افراد و جوامع برای ایجاد تغییر در سطوح متعدد تاکید دارد. شبکه های ارایه دهنده اطلاعات ، نظیر اینترنت، انتخاب های در دسترس متخصصان سلامت برای پوشش ارتباطی با بیماران مبتلا به سرطان و نیز انتخاب های ممکن برای افراد درگیر با این بیماری، در جهت تعامل با متخصصان سلامت در این حوزه را افزایش می دهد. به عبارتی، در مقایسه با رسانه های ارتباط جمعی سنتی، رسانه های ارتباطی دو سویه، تلاشهای ارتباطی برای سلامت مبتلایان به سرطان را با مزایای فراوانی رو به رو می سازد که برخی از آنها شامل امکان بهبود دسترسی به اطلاعات فردی افراد، تقویت توانایی انتشار گسترده محتواهای به روز شده، امکان در دسترس قرار دادن انتخاب های بیشتر و متنوع تر برای بیماران، افزایش سرعت عملیات نقل و انتقال پیام، امکان دریافت حمایت توسط بیماران در زمان تصمیم گیری و… است.
نقش مهم دیگر خبرنگاران و رسانه ها، مطالبه گری از سیاستگذاران و مجریان است. شاید هیچ فرد دیگر مانند یک خبرنگار و هیچ انتقال دهنده دیگری به جز رسانه، در پیگیری اجرای قوانینی که با سلامتی مردم سر و کار دارند اهمیت نداشته باشند. پیگری و پرسشگری در خصوص مواردی چون اجرای کامل قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات، نظارت بر کیفیت تولید محصولات غذایی به ویژه درصد چربی های مضر، نمک، شکر، افزودنی ها و شیوه بسته بندی آنها، قانون نحوه جلوگیری از آلودگی هوا، به عنوان صدای مردم نقش مهمی در ارتقای سلامت مردم دارد.
رسانهها نقش بسیار اثربخشی در آموزش ارتقای سلامت مردم دارند و بدون تردید برای اجرای برنامههای پیشگیرانه در نظام سلامت ایران، متولیان امر سلامت باید به رسانهها اعتماد کنند و از رسانهها مدد بگیرند.
امید است کشور ما هم، همگام با سایر کشورهای پیشرو در عرصهء اطلاع رسانی نوین، جهت آگاهی بخشی در مورد “سرطان” گام های بزرگتر و موثرتری را بردارد.