سرطانهای هماتولوژیک شامل بیماریهای مختلفی از جمله لنفوم هوچکین، لنفوم غیر هوچکین، لوسمی و مولتیپل میلوما هستند.
سرطان خون در نوع لوسمی آن از مغز استخوان شروع میشود و توانایی عملکردی سلولهای سفید خون را کاهش میدهد. از سوی دیگر باعث کاهش توانایی سلولهای بنیادی مغز استخوان در ساختن سلولهای قرمز و پلاکتها می شود.
اما در نوع لنفوم، سیستم لنفاوی هدف قرار میگیرد و کاهش عملکرد سیستم ایمنی بدن را به دنبال خواهد داشت.
در میلوما، سیستم ایمنی بدن ضعیف میشود. سرطان خون لنفوبیدی یا لنفوبلاستی بر سلولهای سازنده بافتهای لنفاوی و سلولهای لنفاوی تاثیر میگذارد، به همین علت سیستم ایمنی بدن را دچار مشکل میکند. سرطان خون میلوییدی، بر مغز استخوان تاثیر میگذارد. این در حالی است که برخی سلولهای مغز استخوان به گلبولهای قرمز، گلبولهای سفید و سلولهای پلاکت ساز تبدیل میشوند و همین عامل منجر به گسترش این بیماری با سرعت بیشتری خواهد شد.
لوسمیها و لنفومها تقریباً ۸ درصد از کل سرطانها را در بزرگسالان تشکیل میدهند. نرخ بقای ۵ ساله این نوع از سرطانها بسته به بدخیمی بین ۴۷ درصد تا ۹۵ درصد متغیر است.
اگر افراد از یک بیماری و علائم آن آگاه باشند، به احتمال زیاد برای جلوگیری از بروز آن برای خود از طریق روشهایی مانند شرکت در برنامههای غربالگری، بررسی منظم وضعیت سلامتی خود و مراجعه به پزشک در صورت مشاهده علائم اقدام میکنند. به دلیل عدم آگاهی، ممکن است افراد زمانی به بیمارستان مراجعه کنند که بیماری آنها به مرحله پیشرفته رسیده و در نتیجه احتمال موثر بودن درمان ها کاهش یابد.
از مهمترین علائم سرطان خون میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم: تب، لرز، خستگی، ضعف، از دست دادن اشتها، عرق شبانه، ناراحتی شکمی، سردرد، تنگی نفس، عفونتهای مکرر، پتشیا (لکههای قرمز کوچک زیر پوست)، کم خونی، لکوپنی ، تورم غدد لنفاوی ، بزرگ شدن کبد یا طحال.
عوامل محیطی و ژنتیکی میتواند در بروز این بیماری نقش داشته باشند. به طور مثال برخی سندرومهای مادرزادی شامل سندرم داون، کم خونی فانکونی، سندرم بلوم، آتاکسی-تلانژکتازی و سندرم بلکفان-دیاموند خطر بروز لوسمی میلوئیدی مزمن را افزایش میدهند.
تومورهای هماتولوژیک میتوانند کودکان، بزرگسالان جوان و افراد مسن را تحت تاثیر قرار دهند. بروز لنفوم با افزایش سن افزایش مییابد اما لوسمی اغلب در کودکان بروز پیدا میکند. معمولا مردان بیش از زنان به سرطان خون مبتلا میشوند. اکثر بزرگسالان و کودکان مبتلا به سرطان خون، فاکتورهای واقعی شناخته شدهای ندارند، بنابراین اثربخشی روشهای پیشگیری در جلوگیری از ایجاد سرطان خون نامشخص است.
جهت تشخیص سرطان خون بعد از گرفتن شرح حال و معاینه توسط پزشک، آزمایش خون از بیمار گرفته میشود و بعد از آن بنا بر تشخیص پزشک، بیمار تحت بیوپسی از مغز استخوان قرار میگیرد. بعد از آن نمونه برای شناسایی سلولهای سرطانی به آزمایشگاه فرستاده میشود.
با توجه به نوع سرطان و میزان پیشرفت آن، پزشک، درمانهای مختلفی را ممکن است در نظر بگیرد. از رایجترین درمانهای سرطان خون میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
شیمی درمانی ااصلیترین و مهمترین راه درمانی)، تارگت تراپی (به طور مثال تجویز ایماتینیب در لوسمی میلوئیدی مزمن)، پیوند مغز استخوان، درمانهای بیولوژیک، پرتو درمانی به عنوان قسمتی از پروسه پیوند یا در درمانهای حمایتی و ایمونوتراپی.
آنچه مردم بیشتر درباره آن شیبده اند پیوند مغز استخوان است. در پیوند مغز استخوان با استفاده از دوزهای بالای داروهای شیمی درمانی و یا پرتودرمانی کل بدن تحت عنوان total body irradiation (عموما الکترون درمانی) تمامی سلولهای سرطانی و سلولهای سالم خون و همچنین مغز استخوان از بین میرود. سپس سلولهای بنیادی سالم از طریق ورید به فرد بیمار تزریق میشود تا جایگزین سلولهای تخریب شده شوند. سلولهای بنیادی ممکن است از خود فرد مبتلا به سرطان خون یا از سلولهای بنیادی اهدایی تهیه و تزریق شود. سلولهای بنیادی میتوانند از خون، مغز استخوان یا بند ناف دریافت شوند. بیمار باید در طول مدت درمان بصورت ایزوله در بیمارستان بستری باشد. بدین ترتیب بعد از پیوند، مغز استخوان بیمار مبتلا قادر به ساخت سلولهای خونی سالم خواهد بود.
برای درمان این سرطانها راههای درمانی متعددی وجود دارد و نباید با مشاهده علائم مشکوک، نگران شده و برای درمان اقدام نکنیم، بلکه باید هرچه سریعتر برای درمان این سرطان، به مرکز درمان سرطان مراجعه کنید تا با تشخیص به موقع روشهای درمانی موثر سریعتر آغاز گردد.